خبر دقیق، متوازن و بی‌طرف را از خبرگزاری حاما دنبال کنید

امریکا نرفت، آبروی امریکا رفت

می توان صدها مقاله بلند و درشت درباره اشتباهات استراتیژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه از زمان حوادث پسا 11 سپتامبر نوشت که تازه ترین آنها، خروج از افغانستان بدون تحقق هیچ یک از اهداف اعلام شده برای اشغال این کشور مثل نابود کردن منابع تروریسم یا همان گروه های دینی تندرو و خشونت طلب، است. درست است که آمریکا توانست شماری از سران این گروه ها مثل اسامه بن لادن و ابومصعب الزرقاوی و ابوبکر البغدادی و حمزه بن لادن و در تازه ترین مورد امین الظواهری را بکشد ولی کشتن این افراد، مانع رشد و سرکشی گروه های عقیدتی و تندرو  چون داعش و القاعده نشده است .

فریدون فرهیخته

واشنگتن نتوانست براساس کلان ادعای لشکرکشی به افغانستان پایه های حکومت دموکراتیک را  در کابل مستحکم کند زیرا تلاش کرد دولتی مرکزی در کشوری ایجاد کند که از نظر تاریخی به علت نزاع های قبیله ای، تکه تکه بوده است. آمریکا در کشوری مثل افغانستان که سال ها درگیر جنگ و محروم از توسعه بوده، دستاوردهایی داشت ولی طی 20 سال در این کشور با کسانی همکاری کرد که فاسد بودند یا شیوه اداره کردن کشور را بلد نبودند.

واشنگتن در زمان حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، چشم خود را به روی کشور های همسایه یعنی پاکستان و ایران بست که پایگاه های امن در طول مرزهایش با افغانستان برای طالبان و القاعده فراهم کرده بود و تمایل داشت افغانستان را به فرمانبردار خود تبدیل و نفوذ هند را محدود کند. این رفتار آمریکا نشان می دهد قطب پنهان در ژئوپلتیک منطقه را نشناخته است.

نگاهی به برندگان و بازندگان خروج آمریکا از افغانستان نشان می دهد سود برندگان اصلی، چین و روسیه و ایران هستند. دغدغه این کشورها، ضربه زدن به آمریکا با بیشترین شدت است و اکنون از «شکست» آمریکا در افغانستان خوشحال هستند و می توانند با طالبان کنار بیایند، به خصوص ایران و تا حدی چین. چین که روابطی نزدیک با پاکستان دارد، خروج آمریکا از افغانستان را فرصتی برای ملحق کردن این کشور به طرح کمربند و جاده می داند. در واقع آنچه برای چین اهمیت دارد، سرمایه گذاری است نه حقوق بشر. اما روسیه، خروج آمریکا را فرصتی برای تقویت نقش خود به عنوان میانجی قدرتمند در افغانستان و پیرامون آن می داند تا طرحی برای تعاملات منطقه ای ارائه کند که موجب تقویت منافع و نفوذ سیاسی و نظامی مسکو در آسیای میانه شود. برای روسیه نیز دموکراسی و آزادی ها و مدرنیسم و حقوق مردم افغانستان اهمیتی ندارد.

مشکل سیاست آمریکا در منطقه این است که به دنبال برقراری ثبات موقت است حتی اگر به قیمت نابودی زیرساخت های کشورهای منطقه تمام شود. ثابت شده که آمریکا از چشم اسرائیل به منطقه نگاه می کند و مانند فرانسه و اسرائیل آماده است با طرفی قدرتمند تعامل کند که زمام امور را به دست گیرد و منطقه را مدیریت کند و منافع آمریکا را تامین کند.

به طور خلاصه می توان گفت منطقه خاورمیانه در حال برداشت ثمره‌ آن چیزی است که در دهه‌های گذشته کاشته شده است. نباید فراموش کرد اوضاع کنونی، نتیجه سیاست های آمریکا در منطقه هم هست.

Input your search keywords and press Enter.