جایگاه و چالش های پیش رو برای زنان افغان در جامعه
در افغانستان همیشه خانواده ها به فرزندان اناث خود اجازه اشتغال به کار های را میدهند که با شان و صفات ذاتی شان در تضاد نباشد و هیچگاهی هم باعث زیرسوال رفتن موقف خانوادگی شان شود . و این در اصل غیرت افغانی ماست نه در ممانعت از کار و تحصیل
خبرگزاری حاما: خداوند اگر هر موجودی را بروی زمین آفریده هدف از آفرینش آن موجود در هر عصر و زمان متفاوت بوده مگر هیچگاه بی مفهوم نبوده . در صدر تمام خلایق پروردگار اشرف مخلوقات قرار دارد . انسان در هر عصر و زمانی اگر مرد است و یا زن رسالت ها متفاوت اجتماعی و فردی دارد . و این گفته ادعای شخصی کسی نیست که بر آن پا فشاری داشته باشد تا آنرا بالای کسی تحمیل کند . بلکه این گفته بر اساس احادیث پیامبر معزز ما جناب محمد رسول الله میباشد . که فرموده بودند : قران کتاب هر عصر و زمان است یعنی شما در هر عصر و زمانی که قرار داشته باشید میتوانید مطابق به ضرورت خود و اجتماع تان آیات آنرا تفسیر و تحلیل کنید . مثلا : قران اگر قرن ها پیش به مردم امر به کشاورزی ، تجارت ، دام داری و کاسبی می کرد بخاطریکه در آن عصر پیشه های رایج همین بود و علما بخاطر راه های درآمد حلال مطابق به تفسیر آیات قرآنی رهنمایی می کردند . و به مرور زمان و بلند رفتن تقاضای انسان ها بخاطر رفا و آسایش ، دامنه کار و کاسبی وسعت یافت و انسانها بطور بسیار ساده به این پیشه ها اشتغال یافتند . البته اگر مرد بود و یا زن به استثنای بعضی پیشه ها که در آنزمان نظر به وسایل کاری رایج از عهده خانم ها بلندتر بود دیگر خانم ها در تمام پیشه ها از زمان قبل از ظهور دین اسلام تا امروز اشتغال داشتند اگر دام داری بود ، اگر تجارت بود ، اگر کشاورزی بود و یا پیشه های دیگر چون بافتن بارچه ها ، بافتن فرش ، بافتن نمد و تهیه ادویه جات گیاهی از برگ و ریشه نباتات مختلف برای درمان امراض و پخت و پز .
خانم اول پیامبر ص بی بی خدیجه کبرا یکی از بانوان سرشناس در پیشه واردات و صادرات در تجارت میان اقوام عرب بود . چنانچه تمام سرمایه اش را در راه کمک برای اسلام فی سبیل الله به خرج رسانید .
از آیات و شواهد روایى یاد شده مى توان استنباط کرد که اسلام نسبت به اشتغال زنان دید منفى ندارد و کار و تلاش اقتصادى را در خانه یا در بیرون از خانه براى زن ممنوع نکرده است. اگر آیه شریفه :
(لاَ تأکلوا اموالکُم بینکُم بِالباطلِ)
از برخى از معاملات نهى کرده و آن را باطل دانسته و این براى همه است و تفاوتى میان زن و مرد نیست. جنسیت در هیچ یک از انواع معاملات و تجارات، دخالت ندارد. این گونه نیست که زن به دلیل جنسیت، از برخى از معاملات ممنوع، و مرد مجاز باشد. به همین سبب مى بینیم در کتاب هاى فقهى، زنان از تجارت یا قرادادى استثنا نشده یا از اختیار شغل خاصى منع نگردیده اند. به استثنای بعضی مواردی که دلایل منطقی آن حتی در جوامع غیر اسلامی هم دیده شده است. که فعلا از موضوع بحث خارج هستند; زیرا در فرهنگ اسلامى، به هیچ یک از این امور به عنوان شغل نگاه نمى شود تا گفته شود در اسلام برخى از شغل ها ویژه مردان است و زنان را در آن راهى نیست.
تذکر این نکته نیز ضرورى است که آنچه به عنوان دیدگاه قرآن، در ارتباط با اشتغال زنان بیان شد مربوط به نفس کار و تلاش اقتصادى و بیان جواز این عمل براى زنان است. اما اینکه زنان براى حضور در محل کار چه شرایطى را باید رعایت کنند، چه شغلى براى زن شایسته تر است، کدام کار با حالت روحى و جسمى زن متناسب است، حق تقدّم با کارِ خانه است یا بیرون، در صورت تزاحم میان رسیدگى به فرزندان و همسر و اشتغال به کار بیرونى، ترجیح با کدام است، این پرسش ها و ده ها پرسش دیگر، که بیان آن ها در این مختصر نمى گنجد، باید در جاى خود به طور جداگانه بحث شود. اما اجمالا تذکر داده مى شود، که بر اساس آموزه هاى دینى، خانواده در اسلام اصلى بنیادین بوده و حفظ و حراست از آن لازم است. زن رکن خانواده و مظهر خالقیت خدا و وظیفه تولید نسل و پرورش و تربیت آن را بر عهده دارد. و قتی مسولیت این بار سنگین بر دوش زن می افتد باید مرد خود را از این مسولیت بری الزحمه نه پندارد و زن را در امور منزل یاری رساند و همچنان وقتی بار تامین ضرورت فامیلی بر دوش مرد سنگینی میکند باید زن در تامین این ضروریات البته در خارج منزل به اندازه توان خود مطابق آیات قرآنی مرد را یاری رساند به قسمیکه فرزندان اش از مهر مادر و پدر محروم نمانند. یعنی حق اشتغال زن، نباید سبب از هم پاشیدن خانواده یا کنار گذاشتن وظیفه پرورش نسل سالم شود. بنابراین، در مواقع تزاحم بین کار و ازدواج، یا کار و رسیدگى به وظایف همسرى و پرورش کودک، و عدم امکان جمع بین آن ها، خانواده مهم تر است .
شاید یک دلیل امر الله ج بر آموزش زن و کسب علم برای زنان همین بوده که با گذر زمان و تغیر عصرها و بلند رفتند تقاضا انسان ها بخاطری رفا و آسایش زن نیز بتواند در امورات ذهنی با ضایع کردن انرژی فزیکی کمتر ، مصروفیت اندک و مزد مناسب در کنار مرد بایستد و او را یاری رساند .
در کشور ما در سال های دور یک دلیل ضعف اقتصادی خانواده ها همین بود که بار تمام مسولیت های مالی بر عهده مرد بوده و زن ها نه بر اساس آموزه های دینی بلکه بخاطر تعصب های قومی حق اشتغال و کسب درآمد را نداشتند . ولی در همان حال هم در ولایات افغانستان زن های به امورات خیلی شاقه و سختی اشتغال داشتند چون خیشاوه در مزارع ، خوشه چینی ، گندم پاکی ، بافندگی ، نخ ریسی ، دامداری ، پروسس لبنیات و اولاد داری .
بعدی تحولات پیهم و تغیر در روال یکنواخت زندگی افغان ها و آسیب های جنگ بر پیکر خانواده های فقیر ، همچون از دست دادن رئیس خانواده و یا معیوبیت دایمی وی خانم ها مجبور شدند تا پاه فراتر از حریم خانواده گذاشته و به کار های بیرون از خانه اشتغال یابند تا فرزندان شان را از تهدید حتمی گرسنگی و فقر دایمی نجات دهند .
در راستای این مبارزه زن با زمان ، زن ها کوشیدند تا بخاطر زمینه سازی خوبتر برای کسب درآمد بیشتر و تربیه اولا خوبتر آموزش دیده تا سطوح بالاتر از بکلوریا یعنی لیسانس و فوق لیسانس بیاندیشند و بعدا وارد ساحه عمل گردند .
این دور اندیشی خانم ها مایه افتخار جامعه افغانی بوده نه مایه سر افگنده گی . چون در طول چند سال جنگ در افغانستان بسیار خانم ها رئیس فامیل خود بودند و با تربیه فرزندان با داشتن تحصیلات عالی و خادم به کشور را تقدیم جامعه نمودند .
اگر نظام های حاکم در این چند سال با درایت و دلسوزی کار میکردند بیشک که این نقش ۵۰ در صدی زنان افغانستان کاملا صدر افتخارات جامعه افغانی بود.
به اساس اصول منطق و آموزه های دینی اگر به شرایط فعلی نظر اندازیم پس ثابت میشود که دین مبین اسلام در مورد آموزش و کار بانوان هیچ نوع ایرادی و یا ممانعتی ندارد و منطق انسانی هم حکم میکند: انسان در زندگی خود بر دو اصل همیشه فکر میکند ۱ مفاد ۲ ضرر پس و قتی ما از دیدگاه این دو اصل می نگریم کار بانوان در جامعه نه تنها بر مفاد کشور ما و جامعه اسلامی ما است بلکه فراتر از آن ضرورت زمان نیز است.
ضرورت های کشور ما زیاد است اما بطور سمبول میخواهم بزرگتر های آنرا انگشت گذاری کنم .
۱ آموزش بانوان یعنی کمک در تربیه اولاد وطن بطور شایسته آن .
۲ آموزش بانوان یعنی نجات هزاران مادر باردار از مرگ حتمی.
۳ آموزش بانوان یعنی معرفت بهتر جامعه افغانی با ارزش های اجتماعی آن به تمام جهانیان.
۴ آموزش بانوان یعنی نجات شان زن افغان و نجات از آوارگی و مهاجرت.
۵ آموزش بانوان یعنی نجات اولاد وطن از دست نیروهای متجاوز .
در افغانستان همیشه خانواده ها به فرزندان اناث خود اجازه اشتغال به کار های را میدهند که با شان و صفات ذاتی شان در تضاد نباشد و هیچگاهی هم باعث زیرسوال رفتن موقف خانوادگی شان شود . و این در اصل غیرت افغانی ماست نه در ممانعت از کار و تحصیل .
پس در عصر کنونی بانوان از مقامات حکومت حاکم خواستار مجوز اشتغال داشتن به کار های غیر مشروع نیستند بلکه خواستار مجوز به کار های مشروع اند .
آموزش ، کار ، آزادی مشروع و سرپرستی از خانواده و تأمین امنیت شغلی برایشان .
وقتی اخیرا حکومت بر کار و فعالیت سالون های آرایش و پیرایش زنانه محدودیت وضع کرد همان حکایت پیامبر ص در ذهن من سوال ایجاد کرد .
(ابن ابى عمیر با واسطه، از امام صادق(علیه السلام)نقل مى کند: یکى از زنانى که به آرایشگریى بانوان اشتغال داشت، بر پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) وارد شد. پیامبر اکرم به وى فرمود: آیا شغلت را رها کرده اى یا بر آن باقى هستى؟
زن گفت: اى رسول گرامى، بر شغلم باقى هستم و ادامه مى دهم، مگر آنکه مرا از آن نهى کنى تا کنار بگذارم. حضرت نه تنها او را از آن کار منع نکرد، بلکه اجازه فرمود به کارش ادامه دهد و او را به برخى از آداب این کار نیز راهنمایى فرمود.)
(حسین بن زید هاشمى از امام صادق(علیه السلام)روایت کرده است که زنى به نام زینب عطاره نزد زنان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)آمد. پیامبر وارد خانه شد و او را نزد همسرانش دید. به وى فرمود: منزل ما را خوشبو کردى. زینب عرض کرد: منزل به بوى شما معطّرتر است. پس از این سخنان، پیامبر(صلى الله علیه وآله) برخى از آداب و احکام خرید و فروش را براى وى بیان فرمودند.
چنان که از این روایت استفاده مى شود، نه تنها پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)با اشتغال زینب به عطر فروشى مخالفتى نکرد، بلکه با حسن رفتار خود با وى و با بیان برخى از آداب معامله، او را نسبت به ادامه آن کار تشویق کرد.)
نتیجه از آیات و شواهد روایت ها یاد شده مى توان استنباط کرد که اسلام نسبت به اشتغال زنان دید منفى ندارد و کار و تلاش اقتصادى را در خانه یا در بیرون از خانه براى زن ممنوع نکرده است.
پس اگر حکومت حاکم میخواهد واقعا خادم ملت رنجدیده و بلا کشیده افغانستان باشد ، دست هزاران زن شاغل را از کار نگیرد چون اکثر این بانوان سرپرستی همان خانواده های را میکنند که یا رئیس خانواده اش در جنگ های چند ساله یا به شهادت رسیده و یا دچار معیوبیت دایمی است و نمیتواند از خانواده اش سرپرستی کند .
ببینید یک زن بهتر است در راستای سرک ها و خیابان ها در کمال محتاجی و بیچارگی گدایی کند و یا کمر همت بسته و از اولاد خود سرپرستی کند ؟
یک زن افغان تحصیل کند و افتخار مملکت اش باشد و یا عمر خود را بی هدف در کنج خانه سپری کند ؟
بار ها قضایای صورت گرفته که بعضی گروه های اغواگر و مفسد یک بانوی جوان و محتاج افغانی را بنام کار در پاکستان و درآمد خوب و یا ازدواج در خارج اغوا کرده اند برای سوء استفاده جنسی .
چرا اینطور باشد اگر بانوان ما شاغل و تحصیل کرده باشند.
بانوان ما در طول چند سال البته در مسائل علمی خیلی دستاوردهای داشتند ، آنها چه کمبودی از لحاظ شخصیتی از یک بانوی مسلمان هندی ، پاکستانی، ایرانی ، ترک و یا عرب دارد که همه عمر اش را به محکومیت در کنج خانه سپری کند ؟؟؟
آبادی بتخانه ز ویرانی ما ست
این مملکت کفر ز پریشانی ما ست
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که است در مسلمانی ما ست
بری افغانپور