نقدی بر سیاست های آمریکا
خبرگزاری حاما:
سیاست آمریکا در سطح بین المللی متکی بر منافع ملی امریکادر سبد معامله قرار دادن کلیه پروتوکول ها و کنوانسیون های پذیرفته شده جهانی است این بدان معنی است که سیاست آمریکا هیچگاهی پذیرای حرکت های رو به جلو جامعه بشری در جهت اصالت و کرامت انسانی نبوده بلکه دفاع از ملت های دربند و حقوق بشری جهانی به عنوان یک ابزار برای رسیدن به مقاصد سیاسی بوده است .برای آمریکا در طول تاریخ رفتار ها و کردار های حق طلبانه بشری معیار حقیقی حمایوی دولت مردان آمریکا را تشکیل نداده بلکه منافع ملی آمریکا جز اولویت های کار بردی دولت در روابط بین الملل حتی در راستا دفاع از حرکت های آزادی بخش ملی کشور ها بوده است .
دموکراسی و حقوق بشر یکی از شعار های حمایوی آمریکا در سطح جهانی بوده و همواره به عنوان یک الترناتیف مداخله ئی علیه کشور ها بکار رفته است در حالیکه اگر منافع ملی امریکا در گرو حمایت ازاستبدادی ترین نظام های جهانی باشد ،بدون هیچ ملاحظه ای در کنار آن قرار می گیرد.
هرگاه حضور امریکا را در بیست سال اخیر در افغانستان به عنوان پیش قراولان دولت های غربی مطالعه نمائیم دیده می شود که با شعار مبارزه با تروریزم، تحقق دموکراسی ، آزادی بیان ، حقوق شهروندی، حقوق زن ، انتخابات و غیره همواره کوشیده است تا حضورش در افغانستان را توجیه نماید.ولی در عین حال با استراتیژی نا امنی منطقه ای عملاّ افغانستان را در جهت ایجاد بحران مدیریت نمود تا به اهداف منطقه ئی اش که همانا جلو گیری از گسترش و نفوذ اقتصادی چین ، روسیه و ایران باشد دست یابد . این مدیریت ایجاد بحران در ابعاد سیاسی ، اقتصادی و امنیتی صورت گرفته تا حضور سنگین نظامی اش را توجیه نماید.
زمینه سازی فساد مالی گسترده ، لجام گسیختگی اداری، تزریق پول بی رویه در اقتصاد بازار جهت شکل گیری خورده بورژوا ها بدون نظارت و کنترل بخشی از بحران های بیست سال آمریکا در افغانستان است .
بخشی دیگری از سیاستهای منفعت طلبانه آمریکا نادیده انگاشتن مناسبات کشور های اروپائی نسبت به افغانستان است که ریشه در تاریخ دارد ولی آمریکایی ها با سیاست های تحمیلی حق انتخاب را از متحدینش در قضایای مرتبط با افغانستان گرفته و در بسا موارد آن ها را در خلای معلوماتی قرار داده است ، نمونه آن کتمان بعضی از ضمائم موافقت نامه دوحه است که بعضاّسیاست مداران کشور های اروپائی از آن نام برده اند.
امریکائی ها با امضا موافقت نامه دوحه اثبات نمودند که هرگاه منفعت ملی شان حکم نماید با گروه های درگیر جنگ با امریکا روی میز مذاکره به توافق می رسند و با تخلیه هزاران انسان جوان و تحصیل کرده از افغانستان زمینه تصاحب قدرت سیاسی را برای طالبان در افغانستان همراه با مدرن ترین افزار های جنگی مهیا می نمایند تا در جهت منافع آمریکا به عنوان یک پروژه عمل نمایند.
این همه بازی های لایه به لایه بر محوریت منافع می چرخد که آبشخور آن شعار های کلیشه ای حقوق بشر و دموکراسی است که متاسفانه مردم
افغانستان باید بهای آن را بپردازند.
گذشته بیست سال حضور امریکائی ها در افغانستان مبین عملکرد منفعت طلبانه آمریکا در ابعاد سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی لجام گسیخته غربی می باشد که در گسترده ای وسیع غارت گری منابع منرالی و معدنی ، تهاجم فرهنگی با عناوین فریبنده و شکل گیری نظام های وابسته صورت گرفته است .
عدم توجه به زیر ساخت های توسعوی و انکشافی ،شاخصه ای دیگری از سیاست های منفعتی آمریکا در افغانستان است که به وضوح در تمامی سکتور های اقتصادی و اداری افغانستان دیده شده است ، فعالیت های زیربنائی که در درازمدت افغانستان را به خود کفایی برساند صورت نگرفته است که بازهم بر میگردد به همان استراتیژی سلطه طلبی بر محوریت اشغال.
نمونه بارز دیگری که عمداّ از جانب آمریکایی ها در افغانستان صورت گرفته است کشت تریاک و قاچاق مواد مخدر است که بشکل گسترده توسط گروپ های مافیائی انجام یافته است و ما حصل آن اعتیاد
بیش از چند صد هزار انسان به مواد مخدر در کشور است که بشکل سیستماتیک در حال افزایش است.
نتیجه گیری از سیاست های منفعتی امریکا مستلزم تحقیق و پژوهش های علمی و آکادمیک می باشد که بایست انجام شود ولی هر نتیجه گیری در کلیت حضور امریکائی ها در افغانستان و سایر کشور ها بازگو کننده همان استراتیژی قدرت طلبی با شعار دموکراسی و حقوق بشر است که بار معنی ای خویش را دیگر در جوامع بشری از دست داده است.
نویسنده: م. ع
خبرگزاری حاما