پیامد های مذاکرات دوحه قطر بعد از سه سال
خبرگزاری حاما: درست سه سال قبل از امروز توافقات دوحه قطر آغاز شد . مردم جنگزده و سخت متاثر از جنگ افغانستان با امید به پایان جنگ و ثبات صلح در کشور تمام عقده های ناشی از جنگ را فراموش کردند درد زخم های که از قربانی های داده شده در این راه عاید حال شان شده بود هم فراموش کردند و با سینه باز این قربانی را هم پذیرفتند و رفتند بطرف مذاکره و گفتمان سیاسی . چیزی را که سال ها زورآزمایی در میدان جنگ حل نتوانست در موجودیت بزرگترین کشور های جهان از لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی خواستند با مذاکره و مفاهمه به رسم افغانی شان حل سازند . مادرانی که شوهر و فرزندان شان را در انفجارات و حمالات بر ساحات اقتدار حکومت جمهوری اسلامی افغانستان از داست داده بودند ، یک جرعه دیگری از زهر تحمل و صبر بود که قورت دادند و آینده خود را با نوید صلح روشن حدس زدند . جواب سالها کشتار و خونريزي هزاران افغان بی گناه در خاک خود شان بی جواب ماند . و امروز هم بعد این همه قربان های داده شده شان و خونبهای عزیزان کشته شده شان در جنگ ها و بمباران ها حملات استشهادی و جنگ های منطقوی این است که امروز لقمه نانی حلال بدست شان نمیرسد . و بدتر از ایام جنگ در افغانستان هرروز بخاطر گریه و ناله فرزندان شان از فرط گرسنگی و سرما هر لحظه ، هر دقیقه ، هر ثانیه میمیرند و پس زنده میشودند . سران حکومت جمهوری اسلامی کجا هستند آنهایکه به مردم نوید صلح سرتاسری ، فراوانی ، رفاه اجتماعی و آسایش را بعد این توافقات میدادند . بعد توافقات دوحه قطر و طی آخرین مرحله آن و ورود سران حکومت امارات اسلامی افغانستان باز هم بعد گذشت یک سال و چند ماه مردم احساس امنیت نمیکنند . تهدیدات امنیتی تا حال در حد اعلی آن قرار دارد . توازن اجتماعی برهم خورده یک طبقه تمام امکانات را در اختیار دارد و دیگر مردم حتی امکانات که در حقوق اولیه شهروندی شان شامل میشود نمیتوانند بدست آرند یکی از این بی توازنی بسته ماندن مکاتب اناث و حقوق کار شان در ادارات است که در حالت معلق قرار گرفته . اگر سقوط اقتصاد را ناشی از جامد شدن سرمایه های ارزی افغانستان بشماریم پس اگر این سرمایه وجود نمی داشت حکومت حاکم با چه مکانیزمی مشکلات مردم را مرفوع میکرد ؟ و اگر لازم نیست افغانستان به خواست کشور های جامعه جهانی وارد تعامل با آنها شود و کاملا در انزوا قرار گیرد چه بدیلی برای یک دیپلوماسی موثر و معتدل وجود دارد تا افغانستان را با جهان نزدیک سازد . هر فصل سال در افغانستان آفات طبیعی خود را دارد اگر حکومت حاکم به این حالت منزوی از روابط با جوامع بزرگ جهانی بماند حتی این آفات طبیعی نیز باعث قتل عام مردم خواهد گردید . چون امکانات دولت روز تا دیگری محدودتر میشود . چون در افغانستان همیشه اقتصاد رنگ سیاسی داشته وضعیت ناهنجار سیاسی بالای اقتصاد نیز سایه افگنده و عرصه تجارت را هم تنگتر ساخته . برای این که اتکای مردم بر حکومت حاکم بیشتر شود اولا باید دولت فاصله های ایجاد شده را از بین ببرد و به خواسته های مردم ارج بدهد. آن مشروعیتی را که دولت میخواهد از جامعه جهانی حاصل کند . کوشش کنند که این مشروعیت را اولا از مردم خود افغانستان حاصل کنند تا پروسه مشروعیت حکومت امارات اسلامی افغانستان در جهان سهل تر و زودتر صورت گیرد. حتی الامکان سعی و تلاش به خرج دهند تا حقوقی را که در دین مبین اسلام در مورد آن حساسیتی وجود ندارد حساسیت نشان ندهند .
در ابتدای هر تحولی یک سلسله مشکلات ظهور میکند که با توجه در مدیریت و درایت مدیران و سران دولت رفع خواهد شد .
به امید صلح سرتاسری در افغانستان
بری افغانپور
خبرگزاری حاما