جایگاه و نقش سیاست در اسلام
پیاده سازی بهترین راه و گرفتن یک تصمیم تخصصی، روش برای منافع فردی یا گروهی در برابر چالشهای احتمالی است.
در این میان معمولاً حکومتها، عامل سیاستورزی و موضوع عمل گروهها، افراد و بخشهای مختلف جمعیت هستند.یا اینکه سیاست فعالیتی اجتماعی است که با تضمین نظم در نبردهایی که ازتفاوتها و ناهمگراییِ عقیدهها و منافع ناشی میشود، میخواهد به یاریِ زور – که اغلب بر حقوق متکی است – امنیت بیرونی و تفاهم درونیِ واحد سیاسی ویژهای را تأمین کند. امروزه سیاست جز از زندگی ویکی از حقایق غیرقابل اجتناب زندگی بشر است.
شخصی که در سیاست کار میکند سیاستمدار گفته میشود، یکی از تشکیل دهندههای اساسی ساختار سیاست در ابعاد جامع مدیریت منابع راهبردی است.
سیاست (به عربی: سیاسة) در ایران و نزد فلاسفه سیاسی مسلمان، به معنای دانشی است که از شهر (مدینه در عُرف فیلسوفان دوران اسلامی مانند فارابی) و مناسبات شهروندی (مدنی) بحث میکند. همچنین سیاست به روندی گفته میشود که در آن شهروندان به اتخاذ یک تصمیم جمعی مبادرت میورزند.
سیاست در اسلام ساختار سیاسی ویژه و ثابتی دارد و قرآن اصلهایی را تعیین نموده که در جامعه اسلامی، قانون بهشمار میآیند. از جمله این اصلها “شورا” است.قانون محمد در مدینه، نخستین قانونگذاری در اسلام است.
در تاریخ اسلام، نخست حکومت خلفای راشدین و خلفای اموی و پس از آن، حکومت سلاطین رواج یافت.
در تاریخ اسلام، حفاظت از شریعت و برقراری نظم، وظیفه پادشاهان بهشمار میرفت. با این حال پادشاهان تا حد بسیار زیادی از آموزههای شریعت که به آنان واجب بود، دور بودند.در نظریه سهیم بودهاست و در عمل مسائل عمدهای همچون عدل، بهداشت و آموزش تا قبل از به وجود آمدن دولتهای جدید در جهان اسلام، در اختیار بخش خصوصی قرار داشت. حکومت معمولاً شخصی بود و تا قبل از دوران معاصر خلفا و پادشاهان جلسات پیوستهای با مردم عادی داشتند که در این نشستها به شکایات و تقاضاهای مردم پاسخ میدادند.
پس از نظر کوتاهی به تاریخ اسلام وسیاست ما میتوانیم جوابی قانع کننده ای برای احزاب سیاسی کمونیستی داشته باشیم آنانی که همیشه داد از عدم رابطه اسلام و سیاست سخن میگویند اگر به مطالعه تاریخ اسلام و ارتباط آن با سیاست بپردازند میتوانند به اصل مطلب پی ببرند.
نویسنده: مهریه فیضی
خبرگزاری حاما