فرار مغزها و تاثیرات ناگوار آن در اجتماع ( افغانستان )
فرار مغزها نوعی مهاجرت آگاهانه به دلیل دسترسی افراد متخصص به اطلاعات بیشتر است، فرار مغزها علاوه بر مهاجرت نخبگان و متخصصان نوعی اجبار در مهاجرت این گروه نیز هست .
یونسکو فرار مغزها را به عنوان شکل ناهنجار مبادله علمی بین کشورها تعریف کرده است که با جریان یک طرفه به سود کشورهای توسعه یافته مشخص می شود . تاریخچه مربوط به فرار مغزها برای اولین بار در اوایل دهه 1960 میلادی در فرانسه مطرح شد. واژه مهاجرت نخبگان به خارج از کشور که درست پس از جنگ جهانی دوم یعنی زمانی که کشورهای غربی بازسازی ویرانه های ناشی از جنگ جهانی را آغاز کرد و در فرآیند صنعتی شدن خود به جذب نخبگان و متخصصین از کشورهای جهان سوم پرداختند . در فرار مغزها تعدادی از دانشمندان ، مخترعان ، مبتکران ،، مهندسان و پزشکان که سرمایه های انسانی محسوب می شوند که به دلایل گوناگون اجتماعی ، اقتصادی ، علمی و تخصصی مجبور به ترک وطن خود می شوند .
اصطلاح فرار مغزها عبارت است از مهاجرت نیروهای متخصص و ماهر که جامعه به علم ، دانش ، تخصص ، و مهارت های فنی آن ها نیاز دارد ولی این نیروها به دلایل مختلف مهاجرت دایمی به کشورهای دیگر را ترجیح می دهند . بنابراین فرار مغزها نوعی مهاجرت محسوب می شود ولی این مهاجرت ویژگی ها و خصوصیات خاصی دارد که در آن فرار مغزها صورت می گیرد . فرار مغزها موقعی اتفاق می افتد که مهاجرت در بین دانشمندان ، متخصصان و صاحبان مهارت که جامعه به تخصص و مهارت آن ها نیاز دارد . طبق این تعریف مهاجرت نیروهایی که جامعه به تخصص و مهارت آن ها نیاز ندارد فرار مغزها گفته نمی شود و صرفاً مهاجرت گفته می شود . در تعریف دیگر می توان گفت فرار مغزها فرار سرمایه های انسانی است بنابراین منابع انسانی مانند دانشمندان ، مهندسان ، متخصصان ، نیروهای کارآمد و منابع سازمانی و نهادی به عنوان سرمایه های انسانی تلقی می شوند و فرار این نیروها باعث می شود که جامعه از علم ، تخصص و مهارت های فنی آن ها محروم شود .
مهاجرت نخبگان پدیده جدیدی نیست و در سراسر جهان وجود دارد و تا زمانی که این پدیده شکل منطقی و طبیعی داشته باشد و تابع عرضه و تقاضا باشد مشکلی به وجود نمی آورد اما به تدریج پیشرفت سریع برخی از کشورهای توسعه یافته از یک سو و عقب ماندگی بسیاری دیگر از کشورها و فراهم شدن شرایط زندگی بهتر از ابعاد گوناگون مانند پیشرفت علم و فراهم شدن زمینه تحقیق و پژوهش و شرایط اقتصادی و رفاهی بهتر از سوی دیگر باعث می شود افراد متخصص و ماهر به این کشورها مهاجرت کنند که این یک معضل اجتماعی و عدم تعادل نیروهای انسان در کشورها را به وجود می آورد که کشور ماافغانستان نیز با این معضل مواجه است ..
در افغانستان طی سالیان متمادی در هر دوره نغییر دولت و دگرگونی رژیم های متفاوت این معضل بزرگتر شده و رشد بیشتری کرده با آنکه با آمدن رژیم های مختلف که در ظاهر انتخابی در باطن دست نشانده کشورهای کمونیستی و آمریکاییان بوده، فرار مغزها تقویت یافته است هنوز هم مرمان سرزمین ما سر تسلیم نیاوردند با تمام مشکلات که به سبب فرار مغزها کشورما دامنگیر آن بوده همت بخرچ دادند و بازهم از اول شروع کردند تا انجاییکه اگر نظر به تاریخ کشور بیندازیم میتوان یگانه دلیل عقب ماندگی افغانستان را فرار مغزها در طی سالیان متمادی در کشور دانست. این ناهنجاری ها در طول تاریخ در افغانستان صورت گرفته و تا اکنون ادامه دارد که ما همه شاهد آن هستیم.
افغانستان تنها کشوری نیست و نخواهد بود که بازیچه سیاست های غلط غربی ها بخصوص آمریکاییان قرار گرفته و در نحوه حکومت داری و برقراری نظم در اجتماع از لحاظ سیاسی، فرهنگی، قومی، مذهبی چالش هایی را بوجود آورده اند.
همانطور که آگاهی دارید با آمدن آمریکا و متحدانش به افغانستان جنگ داخلی و 20 ساله ای بوجود آمد و 5 دلیل آمدن شان را 1_ تروریزم 2_ حقوق بشر 3_ فساد اداری 4_ مبارزه علیه مواد مخدر 5_ حکومت داری ، بیان کردند که همه آن بهانه ای بیش نبود برای تفرقه اندازی در بین اقوام و مذاهب و رشد و به تکامل رساندن غلامان دست نشانده خودشان برای یک هدف شوم بزرگ که متاسفانه بعد گذشت بیست سال شاهد رخ داد آن بودیم، دشمنان دیروز شدند دوست های امروز و تمام قوانین و سخنان بی ارزشی که به خورد ملت غریب افغانستان دادند دروغی بیش نبود.
خبرگزاری حاما