خبر دقیق، متوازن و بی‌طرف را از خبرگزاری حاما دنبال کنید

از جمهوریت تا امارت، افغانستان در کجا ایستاده‌است؟

از جمهوریت تا امارت افغانستان در کجا ایستاده است؟

افغانستان درست یک سال پیش درچنین روزی پایه‌های لرزان دولت جمهوریت از هم پاشید و امارت پس از دو دهه به قدرت برگشت.

چیستی و چرایی سقوط جمهوریت اظهر من‌الشمس در نیمه‌روز است و نویسنده در این مقال به دنبال  پرداختن به آن مسئله نیست ولی  ناگزیر بایستی به چند فاکتور کلیدی سقوط جمهوریت اشاره کرد که  به نحوی تحصیل حاصل شمرده نمی شود.

فریدون فرهینخته

اصولن فراموش نکنیم که مدل دولت سازی غربی با مدل اورآسیایی فرق می کند و این پروسه در افغانستان موازی  با عوامل داخلی و بیرونی سر از بن بست محض بیرون کرد که در سطور آتی به آن پرداخته می‌شود.

عوامل بیرونی:

 با سرازیرشدن غربی‌ها در سال 2001 در افغانستان و راه‌اندازی پروسه  ملت ـ دولت سازی با دکترین غربی در سه حوزه تحقق دمکراسی لیبرال غربی، مبارزه با تروریسم و تحقق صلح از بنیاد مسیر اشتباهی بود که پس از بیست سال جنگ، سال گذشته در چنین روزی شیرازه‌های دولت سفارشی که ناکام ماند، ارتش شیشه‌ای که نجنگید و جامعه‌ی مدنی پروژه‌ای که فرار کرد فرو پاشید و افغانستان درجایی ایستاد که در سال 2001 قرار داشت.

عوامل داخلی :

نیمه اول حضورغربی‌ها در افغانستان منجر به ایجاد چهارچوب ابتدایی یک ساختار یا نظام حکومت‌داری نهاده شد، قانون اساسی تصویب گردید وانتخابات به عنوان ممثل اراده مردم در راستای انتخاب یک دولت پاسخ‌گو گذاشته شد.

ولی با تداخل نرم و آهسته‌ی فاکتورهای بنیاد برافکن داخلی چون انحصار قدرت توسط قوم خاص، اختصاص منابع براساس تقسیم بندی‌های اکثریت و اقلیت، توزیع ناعادلانه لایه های پایین قدرت براساس سمت، زبان  و قوم . . .

باعث شود که پروسه‌ی دولت ملت سازی درجا بزند وزمینه‌ی فروپاشی آن مساعد گردد.

با روی کار آمدن اشرف غنی چرخه فروپاشی با متمرکز شدن تمام اما و اگر های افغانستان در ارگ، شورای امنیت و اداره امور به رهبری فیگورهای خاص  به نفع قوم خاص  شتاب بیشتر گرفت و فساد لجام گسیخته فساد مالی و اخلاقی  تیر خلاص را به مغز پروسه دولت سازی مدرن در افغانستان شلیک کرد و میخ اخر را بر تابوت مردم سالاری در افغانستان کوبید.

حالا یک سال از حاکمیت جدید می‌گذرد و هنوز هم افغانستان و جهان در شوک به سر می‌برند.

امارت اسلامی با تسلط دوباره درافغانستان بیشتر به دنبال آن است که سرنوشت افغانستان را بایستی از سر نوشته کند.

 و این نا ممکن است جامعه‌ی افغانستانی در بیست سال گذشته خیلی تغییر کرده‌اند و از طرف دیگر جهان نمی‌خواهد افغانستان عقب‌گرد داشته باشد.

در نبود مشروعیت ملی و بین المللی محال است که افغانستان دوباره روی پاهای خودش بیاستد و مسیر دولت‌داری و مردم سالاری بپیماید.

کارنامه‌ی خاکستری حامد کرزی و پرونده‌ی مطلق سیاه اشرف غنی نقشه‌ی راه سازنده‌ای برای کدر رهبری امارت اسلامی است که با حفظ نظام و ساختار و ظرفیت های با الفعل موجود بر دل های مردم ،  نه بر شانه‌های آن‌ها حکومت کند.

Input your search keywords and press Enter.