خبر دقیق، متوازن و بی‌طرف را از خبرگزاری حاما دنبال کنید

هشتم مارچ روز جهانی زن، زن مایه آرامش!

به پیشواز هشتم مارچ روز جهانی زن

زن مایه آرامش

یکی از شگفتی های جهان هستی ، نهادن مایه آرامش و سکون از سوی آفریدگار هستی  در سرشت و طبیعت « زن » است .

بی تردید حضرت حق در وجود هر یک از زن و مرد مواهبی را به امانت گذاشته تا با پیوند این دو جزء ، مکمل یکدیگر شده و کاروان بشریت را بسوی کمال سمت و سو دهند . زن به حمایت همه جانبه مرد و مرد به آسایش و آرامش بخشی وجود زن نیازمند است و خدای بی همتا این نیاز دو سویه را جهت سعادت انسان در وجود هردو تعبیه نموده است . از همین جا است که ضرورت باز نگری در چگونگی روش و منش مان از اسلام رحمانی  آنگونه که جهان در عطش زلال شناخت زوایای آنست رخ می نماید .

عوامل گونه گون فراوانی هستند که در ساختن وجود و شکل بخشی ابعاد شخصیت انسان نقش دارند ، تحقیق و شناسایی پیرامون هر یک از آنها می تواند قسمتی از ناهمواری های جاده را هموار سازد .

یکی از عوامل بسیار تأثیر گذار که زیر بنای شخصیت انسانی انسان را می سازد و با تن و روان او ارتباطی تنگاتنگ دارد محیط خانه و فضای خانواده است .

در خانواده ی که صفات پسندیده اخلاقی حاکم باشد مدیران و مربیان آن در رشد نهاد های انسانی بکوشند و با بینش نیک و اندیشه سالم ، دامن این محیط بظاهر کوچک را از آلودگیها ، رذالتها ، زشتی ها و پلشتی ها پاک نگاه دارند . حتما نو نهالان پرورده شده و رشد یافته در این باغ پر طراوت ، مصئون از آفات مهلک خواهد ماند .

البته باید از نظر دور نداشت که برای داشتن خانواده  سالم و سازنده ، این پدران و مادران صاحب خرد و با تدبیر استند که با اقدامات آگاهانه خود محیطی آرام بخش  را بوجود می آورند که در پناه آن آرامش ، نهال زندگی ثمر مفید می دهند .

کلام الهی نقش زن را در ایجاد چنین فضای روحانی و ملکوتی سخت مؤثر می داند و لذا واحد های خانواده در اسلام بر پایه مودت ،  عطوفت و سکون استوار است که بیشترین سهم در تأمین آرامش روح و روان مربوط به « زن » خانه است .

پیداست که زن در تأمین آرامش دو بعد جسمی و روانی مرد نقش محوری و کلیدی را دارد . از همین رو است که مرد از یک سو از راه ازدواج به تأمین نیاز های جنسی خود می رسد از جانب دیگر با داشتن همسر مهرورز به سکون و آرامش روانی دست می باید .

به مفاد این آیه مبارکه عنایت فرمایید :

ترجمه : « و یکی از نشانه های آیات الهی آنست که برای شما از جنس خود تان همسرانی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی بر قرار فرمود و در این امر نشانه های ا ست برای اهل خرد » (1)

این آیه چند واژه کلیدی را در خود نهفته دارد که باز کردن مفهوم هر یکی از این واژه ها میتواند نقش سازنده زن را بهتر برجسته سازد .

  • من نفسکم = از نوع خودتان
  • لتسکنوا = برای آرامش
  • موده = محبت
  • رحمت = مهربانی

قرار گرفتن موجودات هم نوع در کنار یکدیگر سبب سکون و آرامش میگردد که ما حصل آن پیدایش دوستی و مهربانی می باشد . زن بعنوان موجودی که در سازندگی شخصیت مرد تأثیر گذار است با دادن آرامش روانی به مرد در حقیقت ضریب توانمندی مرد را برای کار آیی مفید ارتقاء می بخشد . آرامش و سکونی را که مرد از زن بدست می آورد با هیچ روش و ابزاری نمی توان پدید آورد . اضطرابها ، نگرانیها و دغدغه ها زمانی از حوزه زندگی مردان دور میشوند که آنان خود را در کنار زن و در آغوش پر از مهر و محبت خانواده ببینند .

نا گفته پیداست ، یکی ازچند پیامد های شوم « تمدن صنعتی » فروپاشی شیرازه خانواده هاست . در گستره  جغرافیای که این تمدن ، سایه تاریک خود را گسترانیده است اولین هدف آن زن خانواده است . زمانی که زن در منجلاب بحران هویت سقوط کرد و نقش مادری و زن بودن را از اوستا ندند،  تمامی بافت های که اعضای خانواده را به هم پیوند می داد از یکدیگر گسسته شد و در نتیجه انسان در درۀ فاقد ارزشهای انسانی سقوط کرد .

در میان این حوادث ناخوشایند عدۀ از دانشمندان آگاه و دلسوز برخاستند و تمامی هم و غم و کل تلاش های خود را دلسوزانه برای نجات انسان در یک نقطه متمرکز ساختند که چگونه می توان صلابت و اقتدار از دست رفته خانواده را مجدداً اعاده کرد ، آنان تنها راهکاری مؤثری وسازنده را در این امر مهم دریافتند ، که نجات زن از بر هوت بی هویتی و قرار گرفتن آن در نقش و جایگاه مادری میتواند این معضل بزرگ بشری را چاره ساز باشد .

چه ، دنیای امروز بیش از هر زمان دیگر به زن و نقش آرام بخشش نیاز شدید دارد . یکی از کسانیکه در این کار همت گماشت و نظریه جدیدی را ارائه کرد . « الوین تافلر » است . این اندیشمند ونظریه پرداز معاصردرمقدمه کتاب « به سوی تمدن جدید » نسبت  به آینده از دریچه خوش بینی می نگرد .

از سوی دیگر تافلر معتقد است « که یکی از مهمترین پدیده های موج سوم ، بازگشت دوران اقتدار ، احترام و اهمیت خانواده است . زیرا در موج دوم ” تمدن صنعتی ” نهاد قدرتمند « خانواده » رو به زوال گذاشت و تمام آنچه طی دوران موج اول از ویژگیهای خانواده محسوب می شد از دست رفت . به این ترتیب که بیماران را به جای پرستاری در منزل ، روانه بیمارستانها کردند ، کودکان به مدرسه و مهد کودک رفتند ، سالخورده گان را به خانه سالمندان فرستادند ، و زوجها وقت خود را بیشتر در مهمانی و رستوران و تفریگاههای گوناگون گذراندند و لذا انچه از خانواده باقی ماند فقط پیوند عای عاطفی بود که البته می توانست به آسانی قابل گسستن باشد .

اما موج سوم مجدداً خانواده ها را احیاء می کند و اختیارات و قدرت های گذشته را به خانه و خانواده باز می گرداند . به این ترتیب که :  با استفاده از کمپیوتر و فاکس و تیلفون های چند کاره و سایر وسایل ارتباط موج سومی ، خانواده ها کارهای خود را بیشتر در منزل انجام خواهند داد . »

بسیاری از والدین با استفاده از وسایل ارتباط مدرن به آموزش فرزندان خود در خانه خواهند پرداخت ، اغلب نیاز های پزشکی حتی جراحیهای نسبتا پیشرفته را می توان با بهره گیری از کمپیوتر های روباتیک متصل به مراکز پزشکی در منزل انجام داد و …  درنتیجه زمان  بیشتر  اعضای خانواده در منزل خواهد گذشت که در پیامد آن روابط اخلاقی وعاطفی  استحکام خواهد یافت و نیز اهمیت و اقتدار خانواده به مراتب فزونتر از آن خواهد شد که در موج دوم وجود داشت / دارد . (2)

« تافلر می گوید : برای من ، به دلایلی که قبلاً گفتم ، هیچ کدام از آنها کانون اصلی جامعه فردا نخواهد بود ، بلکه در واقع این خانه است که منحیث مرکز تمدن موج سوم از اهمیت شگفت انگیز و تازه ای برخوردار خواهد شد . رواج شیوه تولید برای مصرف ، گسترش کلبه الکترونیک ،ابداع ساختار های جدید تشکیلاتی در اقتصاد ، صنایع خود کار و تولید انبوه همه ی اینها به بازگشت خانه به عنوان واحد مرکز جامعه فردا اشارت دارند . واحدی که وظایف اقتصادی ، بهداشتی ، تربیتی و اجتماعی آن در آینده افزایش خواهد یافت ، نه کاهش . (3)

بی تردید انسان با لفطره و ذاتاً سعادت طلب است ، او در طول زندگانی اش همه تلاشها و فدا کاری های خویش را برای رسیدن به سعادت بکار برده است با نگاهی به پرونده فعالیت انسان در می یابیم که سعادت خواهی و کمال طلبی جزء سرشت اوست منتهی در اینکه سعادت چیست ؟

و سعادتمند کیست ؟ برداشت یکسان وجود ندارد چنانچه یکی سعادت را در ثروت و مکنت مادی و دیگری سعادت را در داشتن خلق و خوی ستوده و آن یکی سعادت را در علو درجات نفسانی میداند و هر کس بر مبنای اندیشه خود ، سعی در بدست آوردن گوهر سعادت دارد .

اسلام بعنوان مکتب غنامند و آیینی سازنده ، انسان را برای دست یافتن به قله سعادت از راههای ویژه خود هدایت می نماید که یکی از این راهها قرار گرفتن مرد در زیر سایه آرام آفرین زن است . اینکه مرد جه مقدار از سعادت خود را مدیون زن است ، در این گفته پیامبر خدا ا تکا می کنیم :

قال رسول الله (ص) : « من سعاده المرء الزوجه الصالحه » . پیامبر خدا فرمود : « از سعادت مرد اینست که همسری صاح داشته باشد » .

با عطف به فرموده پیامبر (ص) در می یابیم که سعادت مرد در گرو داشتن همسر نیک سیرت است . تعریف و تبیین اسلام در مورد زن غیر از آن است که مسلمانان بدان عمل می کنند . بدیهی است جایگاه که زن در آموزه های اسلامی دارد در جامعه مسلمین ندارد .

اسلام علو مرتبه را جایگاه حتمی زن دانسته و رفتن به سوی آن را لازم دانسته و راه آنرا با ارزش گذاری ها و مقررات و احکامی هموار ساخته است .

لذا باید برای تغییر بینش و فرهنگ عمومی و باور های رایج غلط و انحرافی شیوه های نوی اندیشید تا زن بتواند تشخص و منزلت بلند انسانی خود را همانگونه که اسلام میخواهد باز یابد .

منابع :

1 – آیت 21 سوره روم

2 – الوین تافلر ، به سوی تمدن جدید ص 12 – 13

3 – موج سوم ص 490

نویسنده : عزیزالله طهماسی

Input your search keywords and press Enter.